مدرسه ی راهنمایی دخترانه ی 15خرداد فولادشهر
دوستی می گفت هر وقت اخبار بد را می شنوم دلشوره می گیرم و تصور می کنم اگر این اتفاق ناخوشایند برای خانواده ام بیفتد چه کنم؟ آیا توصیه می کنید در شرایطی قرار بگیرم که هیچ خبری اعصاب ام را بر هم نزند؟ به او گفتم مگر می شود این طور زندگی کرد و در بی خبری محض ماند؟ وقتی در زندگی روزمره مان در معرض استرس های مختلف قرار می گیریم باید بتوانیم آن ها را مدیریت کنیم و گر نه فرار کردن از آن ها و یا ماندن در این استرس ها ما را از پای در می آورد و باعث به وجود آمدن بیماری ها و اختلالات مختلف می شود. تنظیم این که چه طور به محرک های محیطی پاسخ دهیم تا حدی در اختیار خودمان است. درست است که تیپ شخصیتی ما و نوع نگرش مان به مسایلی که به وقوع می پیوندند نقش مهمی در این باره دارند اما خودمان هم باید کمک کنیم تا بدن مان پاسخ مناسبی در مواقع لازم ارایه کند. مانند کسی که دزدگیر ماشین اش را طوری تنظیم می کند که فقط وقتی دزدی قصد ربودن آن یا صدمه زدن به آن را کرد، آژیر بزند اما شخص دیگری آن قدر آن را حساس می کند که تا از کنارش رد می شوید آژیر می زند. باید به خودتان کمک کنید تا اضطرابی که به دلیل استرس های مختلف محیطی دچار آن می شوید در حد معقول و کنترل شده باشد. اگر نتوانید چنین تعادلی را در بدن تان ایجاد کرده و استرس ها را مدیریت کنید، اضطراب می گیرید و با علایم جسمی، روانی و هیجانی آن درگیر خواهید شد. بعضی ها دلشوره می گیرند، برخی مشکلات معده و تپش قلب، بعضی دیگر علامت های رفتاری مانند ناخن جویدن، و... که بارها در موردش شنیده اید. این که کسی بخواهد به جای رفتار صحیح و ارزشمند، از مشکلات فرار کند در واقع به یک مکانیسم ناپخته روی آورده است. ما فقط به کسانی که بیمار هستند و مبتلا به وسواس فکری هستند(یعنی مدام یک فکر آزاردهنده در ذهن شان می آید و تکرار می شود) و تحت درمان هستند توصیه می کنیم دنبال اخبار بد نروند، صفحه حوادث را نخوانند و یا اگر در خیابان با دعوای کسانی مواجه شدند، از آن جا دور شوند. اما در مورد دیگر افراد توصیه می کنیم به جای این که سرشان را مانند کبک در برف بکنند و در این خیال باشند که هیچ خبری نیست، با واقعیات رو به رو شوند و آن را آن طور که هست، ببینند. اگر شما جزو کسانی هستید که نمی دانید چه طور باید از دست این دلشوره ها رها شوید و مدام با آن درگیر هستید، چند توصیه ساده برای تان دارم. بهتر است این توصیه ها را عملی کنید و اگر پاسخ مناسب دریافت نکردید و همچنان دلشوره داشتید به پزشک مراجعه کنید.
دکتر محمدرضا خدایی – روان پزشک هفته نامه سلامت(تبیان) مطالعه یا تماشای تلویزیون در حالت دراز کشیده به صورتی که چشمها حالت افتاده پیدا کنند مضر است و موجب مشکلات بینایی میشود. عبدالهادی رئیسزاده در گفتگو با ایسنا افزود: در هنگام مطالعه یا تماشای تلویزیون فاصله چشمها با کتاب و تلویزیون باید یکسان باشد. بهتر است چشمها در حالت کاملا افقی قرار داشته باشند و به طور مستقیم به سطح نگاه شود. وی افزود: برخی افراد هنگام مطالعه، روی یک دست دراز میکشند و کتاب را روی زمین قرار میدهند که در این حالت محور چشمها به صورت عمودی نسبت به زمین قرار میگیرند. در این شرایط فاصله دو چشم با کتاب برابر نیست و این موجب مشکلات بینایی میشود. رئیسزاده تصریح کرد: مطالعه در حالتی که چشمها افتاده باشند، موجب تفاوت در شماره چشمها یا تغییر در محور آستیگماتیسم چشم میشود. وی خاطرنشان کرد: در بسیاری مواقع افراد به مطب مراجعه میکنند و میگویند مشکل بینایی دارند ولی شماره چشم آنها تغییر نکرده است. علت این مساله تغییر در محور آستیگماتیسم چشم در اثر مطالعه به صورت خوابیده است. این اپتومتریست گفت: بسیاری از کودکان دانشآموز به دلیل اینکه از مطالعه در حالت نشسته خسته میشوند، روی دست دراز میکشند و کتاب را روی زمین قرار میدهند و مشق خود را در این حالت مینویسند. والدین باید به این مساله توجه داشته باشند و اجازه ندهند کودک در حال درازکش درس بخواند. تحقیقات نشان می دهد، زمانی که والدین به دلیل عدم دسترسی به راه های دیگر، کودکشان را تنبیه می کنند، دچار احساس گناه می شوند. به علاوه تنبیه بدنی، استفاده از رفتار پرخاشگرانه و خشونت برای حل مشکلات را به کودکان می آموزد. تنها تأثیر تنبیه بدنی علیرغم خواست خانواده ها، آموزش خشونت بیشتر است. همچنین کودکانی که تنبیه بدنی شده اند دارای اعتماد به نفس کمتری هستند، بیشتر افسرده اند و پس از بالغ شدن کارهای سطح پایین تری را انتخاب می نمایند. حال ببینیم به جای تنبیه بدنی، چه می توان کرد. 1- خونسرد باشید.ا گر زمان عصبانیت بر خلاف میلتان تصمیم به تنبیه فرزندتان گرفتید اولین راه حل این است که در صورت امکان آن مکان را ترک کنید. به خود آرامش دهید و ساکت بمانید. این کار اغلب سبب می شود راه حل مشکل را پیدا کنید.گاهی اوقات والدین به سبب فشار و استرسی که به آنها وارد می شود کنترل خود را از دست می دهند. اگر نمی توانید موقعیت مکانی خود را ترک کنید، فکرتان را از آن موضوع دور کنید و در ذهنتان تا ده بشمارید. 2- زمانی را به خودتان اختصاص دهید. والدینی که برای خودشان وقت نمی گذارند و تمام مدت در عجله هستند بیشتر مستعد کتک زدن فرزندانشان می باشند. بنابر این مهم است که والدین زمانی را برای ورزش، عبادت، مطالعه و پیاده روی خود اختصاص دهند. 3- مهربان اما قاطع باشید. یکی از مواردی که غالباً والدین گرایش به تنبیه فرزندشان پیدا می کنند زمانی است که فرزند علیرغم گوشزدهای مکرر، به خواسته شان عمل ننموده است. در نهایت برای وادار کردن کودک به رفتار صحیح او را تنبیه می کنند. در این مواقع راه حل این است که خود را در سطح و جایگاه کودکتان قرار دهید، تماس چشمی با او برقرار نمایید، او را لمس کنید (به طور مثال دستش را بگیرید) و در عبارات کوتاه و روشن با مهربانی اما قاطعانه آنچه را از او انتظار دارید بگویید. 4- امکان انتخاب بدهید. دادن حق انتخاب به فرزندتان راهکار مؤثری برای خودداری از تنبیه او است. اگر فرزند کوچکتان به جای غذاخوردن با غذایش ور می رود از او بخواهید یا با غذایش بازی نکند یا میز غذا را ترک کند، اگر به بازی با غذایش ادامه داد با قاطعیت به او کمک کنید از صندلی پایین بیاید و سپس به او بگویید که هرگاه برای خوردن بقیه غذایش آمادگی داشت سرمیز بازگردد. 5- از پیامدهای منطقی رفتار استفاده کنید. پیامدهای منطقی رفتار به کودک کمک می کند تا مسئولیت پذیر باشد. به طور مثال فرزندتان شیشه همسایه را می شکند و شما او را کتک می زنید. او از این موقعیت چه می آموزد؟ شاید یاد بگیرد که دیگر این کار را انجام ندهد، اما به علاوه می تواند پنهان کاری، انداختن گناه به گردن دیگری، دروغگویی یا فرار کردن از دست شما را نیز بیاموزد. او ممکن است اعتقاد پیدا کند که این کار بد است، احساس عصبانیت نماید یا بخواهد از والد تنبیه کننده انتقام بگیرد. ممکن است یکی از پیامدهای آتی تنبیه، رفتار درست فرزندتان باشد ولی باید تصمیم بگیرید که دوست دارید فرزندتان از ترس شما رفتار درستی داشته باشد یا به احترام شما درست رفتار نماید. در همان موقعیت قبلی که کودکی شیشه همسایه را شکسته است، اگر والدین با لحنی آرام اما قاطع به کودک بگویند که فهمیده اند او شیشه را شکسته و از او بخواهند برای جبران این خسارت کاری انجام دهد و کودک تصمیم بگیرد علف هرزهای باغچه همسایه را جمع آوری نماید و یا چند بار ماشین آنها را بشوید، از پیامد منطقی خطای کودک استفاده شده است. با توجه به اینکه بعضی خطاها تقریباً غیرقابل اجتناب هستند، اینگونه تنبیه ها به کودک می آموزند که مسئولیت جبران خطای خود را برعهده بگیرد. به این شیوه کودک کمتر عصبانی می شود و درصدد انتقام گرفتن از والدینش برنمی آید و مهم تر از همه اعتماد به نفس کودک آسیب نمی بیند. 6- به فرزندتان فرصت جبران بدهید. وقتی فرزندی عهدشکنی می کند و پدر و مادر تمایل به تنبیه او دارند، راه حل دیگری که وجود دارد این است که به فرزند فرصت جبران داده شود تا عملی انجام دهد که رابطه خدشه دار شده را دوباره اصلاح کند. 7- از جدال اجتناب کنید. اگر فرزندی به والدینش توهین کند پدر یا مادر خشمگین ناچار به تنبیه بدنی فرزندشان تحریک می شوند. در این شرایط بهترین راه اجتناب از تنبیه فرزند، کنار کشیدن فوری والدین از موقعیت ایجاد شده است. با عصبانیت و حالت شکست خورده اتاق را ترک نکنید با خونسردی و آرامش به فرزندتان متذکر شوید که هرگاه خواست با ادب و احترام صحبت کند شما در جای دیگری در انتظارش هستید. 8- در کمال آرامش اما قاطعانه عمل نمایید. به جای تنبیه فرزند کوچکی که به وسیله خطرناکی دست زده است با مهربانی اما قاطع او را از آن موقعیت دور کنید و وسیله سرگرمی دیگری در اختیار او قرار دهید. مطمئناً نتیجه این کار بهتر از تنبیه او خواهد بود. 9- فرزندتان را پیشاپیش از آنچه باید صورت گیرد مطلع سازید. عصبانیت فرزند به راحتی می تواند والدینش را از کوره به در کند. کودک اغلب زمانی احساس خشم می کند که پیشتر، از آنچه قرار است رخ دهد مطلع نبوده و یا قدرتی در عدم وقوع آن عمل نداشته باشد.مثلاً اگر حداقل ? دقیقه قبل از زمانی که فرزندتان باید سرگرمی خود را کنار بگذارد او را مطلع نمایید، او راحت تر به خواسته شما عمل می کند تا حالتی که دقیقاً در زمان مقرر برای انجام کاری از او بخواهید که سرگرمیش را رها کند. این زمان به او فرصت می دهد تا آنچه را که انجام می دهد تکمیل نماید و راحت تر با شرایط جدیدسازگار شود. پرخاشگری یک نوع خشونت جایگزین شده در اجتماع است که نوع ظریف تری از آن تنبیه بدنی کودکان است. به واسطه آن کودکان اعتماد به نفس خود را از دست می دهند، از ابراز احساساتشان جلوگیری می نمایند و متمرد و غیراجتماعی می شوند. بهتر است خانواده ها بدانند که چگونه با یکدیگر کنار بیایند و به صورتی خلاق مشکلات خود را بدون استفاده از خشونت حل کنند. راه حل ها می توانند بسیار زیاد و متنوع باشند و نتیجه آنها والدینی هستند که احساس حمایت و آرامش بیشتری می کنند. سال خرم فال نیکو حال خوش اصل ثابت تخت عالی بخت رام
برابر با شب آخرین چهارشنبهی سال جشنی به نام «چهارشنبه سوری» یا «جشن سوری» در سراسر سرزمینهای ایرانی همراه با آتش افروزی و پریدن از روی آن و مراسمی ویژه برگزار میشود گسترهی برگزاری جشن چهارشنبه سوری در همهی سرزمینهای ایرانی در فاصلهی پنج هزار کیلومتری کردستان تا چین، آیین جشن چهارشنبه سوری به همراه مراسم جانبی بسیار متنوع و زیبای آن و سرایش ترانههای شادی بخش و جشن و پایکوبی برگزار میشود. گسترهی برگزاری این جشن حوزهی حضور فرهنگ ایرانی را نشان میدهد. این گستره نه تنها کشور ایران بلکه از سرزمینهای شرق عراق و شمال آن (کردستان غربی)، شمال سوریه، شرق ترکیه، جنوب روسیه (داغستان و چچنستان) ، آذربایجان و قفقاز، ارمنستان، غرب پاکستان، افغانستان، جنوب ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، غرب و شمال هند وغرب چین تشکیل میشود مراسم شب چهارشنبه سوری در شب چهارشنبه سوری، به جز روشن کردن سه یا هفت کوپه آتش به یاد سه پند بزرگ ایرانیان، «اندیشهی نیک»، «گفتار نیک»، و «کردار نیک» و یا هفت امشاسپند «هرمزد»، «وهومن»، «اردیبهشت»، «شهریور»، «سپندارمذ»، «خورداد» و «امرداد»، مراسمی ویژهای نیز برگزار میشود مانند : اسفند (اسپند دانه)، چراغانی، تهیه و خوردن آجیل هفت مغز، کوزه شکستن، فال گوش ایستادن، فال کوزه، ریختن آب قلیا و آب دباغخانه به گوشه و کنار خانه، به صحرا رفتن در روز چهارشنبه سوری، تخم مرغ شکستن، شال اندازی، قاشق زنی، گره گشایی از بخت دختران با بستن قفل به گردن یا گوشهای از چادر، نشستن روی چرخ کوزه گری، شکستن گردو، گفتن آرزوها به آب روان، فریاد زدن خواستهها در چاه قدیمی، کمک خواستن از «چهارشنبه خاتون»، رنگ کردن خانه با گِلهایی به رنگ آبی و زرد، پختن آش ویژهی چهارشنبه سوری و ... گزیدهای از مراسم ویژهی چهارشنبه سوری در جای جای ایران مراسم قاشق زنی که تقریبا در همهی سرزمینهای ایرانی برگزار میشود بدین گونه است که مردم و بعضا کودکان کاسه و قاشق را به هم کوبیده و در پشت در پنهان میشوند و صاحبخانه نیز تخم مرغ یا تنقلاتی داخل کاسه میگذارد. قاشق زنان چه مرد چه زن اغلب خود را با چادر میپوشانند. در تاجیکستان و ازبکستان، در بخارا و سمرقند و شهر سبز، در شب چهارشنبه سوری همهی مردم شستشو میکنند و مردان پس از تراشیدن موی سر خود از روی بوتهی آتش فروزان میپرند و میگویند : «روی پاک از تو، دامن پاک از ما» در بدخشان و شمال افغانستان نیز دختران موی سر خود را به چهل رشته تقسیم کرده و آن را میبافند و در انتهای رشتهی موها تـَرکهی ظریفی میبندند تا تمام چهل رشته به ترتیب در کنار یکدیگر قرار گیرند و هنگام پریدن از روی آتش میگویند : «به روی مبارکت گردم. زردی مرا گیر و سرخیات را بده». در بعضی از دهات درواز بدخشان از شب تا بامداد نوروز برگرد آتش مینشینند و میرقصند. در غرب چین در شهرهای یارکند و تاشغورقان و نیز در کاشغر مردم در اطراف درخت کهنسالی که آن را یادگار آرش تیرانداز و آنجا را مرز ایران میدانند، آتش میافروزند و میگویند «زیان و زحمتمان را افشاندیم و سوزاندیم» در آذربایجان، جعبههای کوچکی با کاغذهای رنگین به شکل کجاوه درست کرده و ریسمانی به آن میبندند و از روزن سقف خانه یا پنجره به داخل آویزان میکنند، صاحب خانه نیز شیرینی و خوراکیهای را که از پیش آماده کرده درون این کجاوهها میریزد. در روستای هشترود مراغه، هفت سنگ بر پیرامون بام خانه میچینند و در میان بام، آتش را در کنار کاسهی آبی برمیافروزند و پس از پایان مراسم، کاسهی آب را بر سر خانواده یا همسایگان خالی میکنند و برای آنان با گفتن «زندگیتان به روشنی درآید» زندگی خوب و روشنایی آرزو میکنند. در بسیاری از روستاهای استان مرکزی ایران جوانانی که نامزد دارند از روی بام خانهی دختر، شال خود را پایین میکنند و دختران در گوشهی آن شال شیرینی و تخمه میپیچند. این رسم را «شال اندازی» میگویند. در کرمانشاه زنان آبستن با آوردن هیزم برای آتش چهارشنبه سوری، باور دارند که هر چوبی که در آتش میگذارند پلیدیها و وقایع ناگوار را از فرزندشان دور میکنند. مردم شاه آباد (اسلام آباد) استان کرمانشاه، چهارشنبه سوری را جشن پیروزی کاوهی آهنگر بر ضحاک میدانند و هر ساله به پاس این پیروزی در کوههای پیرامون شهر و روستا آتشی بزرگ برافروخته و با خواندن آوازهای گروهی و جشن و پایکوبی تا نیمههای شب بر گرد آتش میچرخند. زرتشتیان روستای مریم آباد یزد نیز بر این باورند که آتش چهارشنبه سوری، آتشی است که «منیژه» به هنگام کوشش برای رهایی «بیژن» از چاه، بر سر دهانهی چاه روشن کرده است. در خراسان هر خانواده چهارشنبه سوری را با سه یا هفت بوتهی آتش آغاز کرده و همهی اعضا خانواده از روی آتش میپرند و میخوانند : «آل به در، بلا به در، دزد به در و حیز از دهات به در» و پس از پایان مراسم آتش را به حال خود میگذارند تا خاموش شود و آب ریختن و دمیدن بر آتش را گناهی بزرگ میدانند. در روستای آزادور در دشت جوین خراسان نیز، سبزهی نوروزی را در بین بوتههای آتش قرار داده و از روی آن هم میپرند در حالیکه آیینه و کاسهی آبی نیز در کنار آتش به چشم میخورد. در بین ترکمنان بجنورد از این شب به نام «چارشنبهی سنگین» یاد میشود و در این شب بین همسایگان و آشنایان، آش رشته و نان روغنی و آبگوشت پخش میکنند. در هرات و بلخ دیگر شهرهای افغانستان، خاکستر چارشنبه سوری را دختری جمع کرده و در کنار روستا میریزد و هنگام بازگشت در میزند و اهل خانه میپرسند کیست ؟ در روستای زرتشتی نشین قاسم آباد یزد نیز پس از مراسم چهارشنبه سوری مراسم «چک و دوله» برگزار میشود. به این ترتیب که یک دولچهی (سطل) کوچک را برمیدارند و دترون آن کمی آب همرا با آویشن و برگ سبز میریزند. هرکس آنجا هست چیزی از خودش مانند انگشتر و ... را درون آن میاندازد، پس از آن روی دولچه را با پارچهی سبزی میپوشانند و یک دختر نابالغ را در میان جمع خود نشانده و این دولچه را به دستش میدهند. دخترک اشیا را یکی یکی در مشت خود پنهان میکند و بیرون میآورد و یک نفر دیگر دو بیتیهایی را میخواند و پس از خواندن دو بیتی دخترک شیئ را نشان میدهد و صاحب آن با توجه به شعر خوانده شده به نیت و تعبیر خود میرسد. در تهران، زنان با حبوباتی که از راه قاشق زنی گردآوری کردهاند، آشی میپزند با نام «ابودرد» و باور دارند که این آش علاج همهی بیماریها است. همچنین در این شب دختران گوشهی روسری یا چادر خود را گره میزنند و در بیرون خانه به نخستین کسی که برسند میخواهند که این گره را بگشاید تا گرههای سال آینده باز شود. آجیل چهارشنبه سوری نیز همچون همهی جشنهای ایرانی جز ضروریات سفرهی شب چهارشنبه سوری میباشد که از هفت نوع میوهی خشک و برنج، عدس، خرسِه، نخود، تخمهی آفتابگردان، تخمه کدوی بو داده، کشمش و گردو تهیه شده و در هر خانواده باید آن را تهیه میکرد و به نام هفت امشاسپند در سفرهی چهارشنبه سوری میگذاشتند. از این آجیل همهی اعضای خانواده برای شگون و تندرستی میخوردند، سپس در کوزهی کهنهی سال پیشین مقداری آب ریخته از بالای بام به زمین میانداختند زیرا میگفتند که فروهرها از کوزهی نو دیدن خواهند کرد و از آب آن کوزهی کهنه که به معنی روشنایی بود در خانه آنها پاشیده میشد. در زمان ساسانیان به جای آب سکههایی را درون کوزه میانداختند و آنرا از پشت بام به زمین پرتاب میکردند به منزلهی اینکه روزی برکت برای آنان نازل شود. دانش آموزان عزیز : مواظب خودتان باشید . به یاد داشته باشید که با یک بی احتیاطی ، لحظه ای شادی آتش بازی ، یک عمر پشیمانی را به دنبال نداشته باشد. ایرانیان جشن ها وآیین هایی دارند که یکی از آن ها نوروز است. نوروز بزرگترین جشن ایرانیان است. در نوروز هفت چیزدر روی سفره وجود دارد که اول آنها با سین شروع شده است. جذاب ترین قسمت نوروز ، نام سفره است. اسم این سفره سفره ی هفت سین نام دارد. سفره ی هفت سین دارای : 1. سیر: برای پاکیزگی 2. سرکه: برای پاکیزگی 3. سماق: برای پاکیزگی 4. سنجد: تولد 5. سمنو: نماد خوبی و رشد گیاه 6. سبزه: موجب فراوانی برکت می شود 7. سیب: نمادی از زایش است. گل هایی که سفره ی هفت سین را خشبو می کند، سنبل و سوسن هستند. ( سلامتی - سرور - سعادت - سروری - سبز بختی - ساده زیستی و ساعاتی خوش را برای همه ی شما آرزومندم. منتظر بهار باشید و نوروز بقول شاعر: جشن فرخنده فروردین است روز بازار گل و نسرین است دانش آموزان عزیز : راهیابی به مرحله دوم مسابقه علمی بر شما و خانواده ی محترمتان مبارک باد. دبیران و کادر دفتری آموزشگاه 15 خرداد این موفقیت را به شما تبریک می گویند. موفق و پیروز باشید.
رهبر انقلاب سال 89 را سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامیدند
مال وافر
نسل باقی
سال نو پیشاپیش مبارک.
آتش افروزی بر فراز خانهها و بلندیها، خانه تکانی پیش از چهارشنبه سوری، خریدن آیینه و کوزهی نو، خرید
دخترک میگوید منم.
میپرسند از کجا میآیی ؟
میگوید : از عروسی.
میپرسند چه آوردهای ؟
میگوید : تندرستی.
Design By : Pichak |